همچنان جاده روستای هفت چشمه بسته است

همچنان جاده روستای هفت چشمه بسته است
با گذشت چهار روز از بارش برف همچنان جاده روستای هفت چشمه بسته است.و با گذشت 4 روز از طرف مسئولین اقدامی صورت نگرفته است.قبلا اهالی روستای تقاضای یاری و کمک کرده بودند.اما تا کنون اقدامی صورت نگرفته است.وتا این ساعت همچنان بسته است
لازم بذکر است روستای هفت چشمه در 90 کیلومتری شهر میانه و در بخش کندوان میانه قرار دارد و با شهر گیوی در خلخال اردبیل 35 کیلومتر فاصله دارد.

ادامه نوشته

پنجمین روز ،دور از روستای هفت چشمه

از روز بعدازظهر چهارشنبه از مدرسه قنبر هفت چشمه دور شده و فاصله گرفته ام تا فردا پنجمین روز خواهد بود.که در دیدار دوباره او بانتظار خواهم نشست.برف و کولاک راه روستارا بسته است.تا کولاک مانع ترددم شود.هر چند با فردا روز سومی خواهد بود.که مدارس بدلیل کولاک تعطیل خواهد بود.اما همچنان در دیدار دوباره اش لحظه شماری می کنم.

احتمالات بعداز رسیدن به روستا دیگر به شهر تا اتمام فصل زمستان باز نخواهم گشت.مگر اینکه هوا خوب شود و جاده باز باشد.زندگی در شرایط سخت را ترجیح می دهم و دوست دارم در کنار مردمانی مهربان و صمیمی روزهایی خوبی را رقم بزنم.

هنوز دلشوره عجیبی دارم.هنوز در فکر رویای رسیدن دوباره به روستای هفت چشمه هستم.تا دوباره با نوگل های عزیزم در کلاس درس کنارهم باشیم.

 

ادامه نوشته

از فردا در جهان هشتم

از فردا به هر طریقی خودم را به روستا خواهم رساند.تا بازسازی نهایی مدرسه قنبر هفت چشمه را ادامه بدهم.احتمالا بدلیل بارش برف و کولاک چند مدتی را در روستا خواهم ماند.تا علاوه بر کارهای مدرسه تدریس در کلاس چند پایه مدرسه را داشته باشم.

تدریس در کلاسهای چند پایه روستا تا ظهر ادامه خواهد داشت.اما بعداز ظهرها اختیاری است و با رضایت والدین دانش آموزان حضور خواهند داشت.بامید خدا تا آخر این ماه بازسازی و تعمیر و تجهیز داخل مدرسه باتمام خواهد رسید.

بعداز این برنامه همایش سراسری ساخت اولین لاک پشت برفی جهان را پیگیری خواهیم کرد.تا مقدمات این همایش بر گزار شود.تلاش ما این خواهد بود.که میزبان خوبی باشیم.هر چند شاید اسکان چند روزه در این روستا با اسکان در هتل چند ستاره و پایین تر قابل قیاس نباشد.اما سعی خواهیم کرد.موانع موجود را کنار بزنیم.تا این خاطره با حضور مهمانان به بهترین نحو برگزار شود.

در این روستا گوشی همراهم آنتن نخواهد داد.تنها راه ارتباطی ما خط تلفن مدرسه خواهد بود.آنهم در صورتی که با مشکلی همراه نشود.

تلفن تماس:04152392139

ادامه نوشته

هنوز مسیر هفت چشمه بسته است

هنوز مسیر هفت چشمه به طوین بسته است.و مردم روستا تقاضای یاری دارند.گویا قرار است.فردا راه این روستا باز شود.امروز مسیر راه تا روستای طوین از طرف بخش ترک باز شده است.از مسئولین تقاضا مندیم در این مورد اقدام عاجل را مبذول فرمایند

ادامه نوشته

همایش سراسری ساخت بزرگترین لاک پشت برفی جهان

همایش سراسری ساخت بزرگترین لاک پشت برفی جهان
تاریخ این همایش تغییر کرد.تا آخرین اطلاعیه در این مورد خدمت هموطنان علاقمند جهت شرکت اعلام گردد.
تاریخ برگزاری:15 و 16 و 17بهمن ماه 93
مکان: روستای هفت چشمه کندوان میانه،آذربایجانشرقی
اهداف: ایجاد شور و نشاط اجتماعی و فعالیت گروهی در یک منطقه دور افتاده و معرفی روستای هفت چشمه بعنوان یکی از مناطق زیبا و بکر و طبیعی ایران
حضور خیرین و تقدیر از آنان در تجهیز و باز سازی و تکمیل دبستان قنبر هفت چشمه
خدمات: تامین محل اسکان مهمانان در مساجد روستای هفت چشمه و طوین و مدارس این روستاها
تهیه نان محلی جهت صرف صبحانه مهمانان و حاضرین (تهیه چایی و قند بر عهده میزبانان خواهد بود)
تهیه و تامین غذای روزانه بر عهده خود مهمانان خواهد بود.توصیه می شود.قبلا غذای این سه روز تهیه و همراه آورده شود.
بازدید مهمانان از مناطق دیدنی و زیبای روستا
حضور برای تمام هم وطنان از سرتاسر ایران آزاد است.اما جهت برنامه ریزی و اسکان مناسب،لطفا قبل از حضور مارا مطلع سازید.پیش بینی اولیه برای 200 نفر در نظر گرفته شده است.در صورت بیشتر شدن مهمانان باز مشکلی پیش نخواهد آمد.
در صورت حضور با وسیله نقلیه لطفا زنجیر چرخ همراه داشته باشید.
تلفن های تماس:
09148940828
04152392139

 

 

ادامه نوشته

بسته بودن مسیر تجرق تا طوین و هفت چشمه بر اثر کولاک و برف

دوستان از روستا تماس گرفتند.گویا بر اثر بارش برف و کولاک در شب گذشته و امروز این مسیر جاده اش بسته شده است.اهالی روستا تقاضای یاری و کمک از مسئولین محترم برای باز کردن جاده و تردد برای تهیه مایحتاج اولیه را دارند.امیدوارم در این مورد اقدام عاجل صورت پذیرد.

ادامه نوشته

در حال چیدمان کلاسهای دبستان قنبر هفت چشمه

در حال چیدمان کلاسهای دبستان قنبر هفت چشمه
به حول و قوه الهی از این هفته چیدمان کلاسها را شروع خواهیم کرد.قرار است نماز خانه و اتاق فکر و اندیشه را مجزا از کلاس درس آماده کنیم.تکمیل این همه وسایل و ابزار و امکانات حاصل تلاش انسانها و خیرین گمنامی است.که حس انسان دوستی را در این سرزمین بارور کردند.

 

ادامه نوشته

کلکسیون لوازم بهداشتی و آزمایشگاهی

کلکسیون لوازم بهداشتی و آزمایشگاهی
این آینه های مخصوص دندانپزشکی و لوازم جعبه کمکهای اولیه را پروین آبجی با سلیقه خاص تکمیل کرده اند.تا آزمایشگاه و جعبه کمکهای اولیه دبستان قنبر هفت چشمه با دانشگاه علوم پزشکی تهران در رقابت باشد

 

 

 

ادامه نوشته

دوچرخه سوار بین المللی ایران در راه هفت چشمه

دوچرخه سوار بین المللی ایران در راه هفت چشمه
قرار است.استاد بزرگ و دوچرخه سوار بین المللی ایران با دوچرخه مهمان ما در دبستان هفت چشمه باشند.آقا فرهود قول دادند در اولین فرصت،این افتخار را به ما بدهند.احتمالا این سفرشان قبل سفر به خارج از ایران باشد

ادامه نوشته

نیشخند لازم است

نیشخند لازم است
گاهی در این جریان زندگی اتفاقاتی می افتد.که تنها راه گریز یک نیشخند ساده است.در این چند هفته بخصوص روزهای آخر که مدرسه در حال تکمیل است.گوشی تلفنم جواب کرد.تا تمام زحماتم زیر سوال زمان برود.اما باید صبور و بردبار بود.
عکسها همه از گوشی تلفنم پاک شد.تا کمی رنجور باشم.اما همچنان به راهم ادامه خواهم داد

 

ادامه نوشته

خانم مهربانی یاریگر همیشگی مدرسه

خانم مهربانی یاریگر همیشگی مدرسه
از جریان استارت بازسازی مدرسه خانم مهربانی باتفاق خانم پور بهروز تا امروز از یاریگران فعال و همیشگی مدرسه بودند و هستند و خواهند بود.منتهی برای نظم دهی و سازماندهی فعالیت بازسازی مدرسه خانم مهربانی هما هنگ کننده و سر گروه مجموعه این خیرین بزرگوار هم وطن می باشد.لذا از تمام عزیزانی که در این حرکت با ما هستند.تقاضا مندیم با درک شرایط و سختی کار همکاری لازم را مبذول فرمایند.و در صورت کمک و یا همراهی با این عزیز هماهنگ نمایند.
با تشکر

 

ادامه نوشته

هفت سال پیش

هفت سال پیش من ،دختر 18 ساله ای بودم که با شور و شوق وارد دانشکده حقوق شدم،با هزار امید و آرزو و آرمان.آنقدر کوچک بودم که هنوز مثل معروف ((خواستن توانستن است))را باور داشتم.(البته هنوز هم باور دارم،اما واضحه که مدیریت جهانی از عهده من خارج و کار خواص است)باور داشتم که دنیا جای قابل تغییریست اگر بخواهیم.هنوز خیلی جوان بودم و رویاهایم آنقدر بزرگ بود که زیر سقف آن دانشکده لعنتی نمی گنجید.18 ساله بودم و فکر میکردم محرومیت یعنی بچه هایی که لباس و سر پناه ندارند و عکس این موضوع 5 6 سال بعدش ،وقتی بخاطربرخی مسایل حسرت درس خواندن در کالج جرم شناسی هلند برای همیشه بر دلم ماند فهمیدم که محرومیت ابعاد گسترده تری از فقر اقتصادی و نیازهای مالی دارد. محرومیت چهره ی غیر انسانی کاغذ بازیهای اداری بود که من و دوستانم در حین انجام پروژه هفت چشمه با آن مواجه شدیم.محرومیت ناسازگاری آدمها با هم،بد قولی ها یشان،حرفهای احمقانه شان،نژاد پرستی بی حد و حصرشان و باند بازی بزرگی بود که بعضی نهاده ها دچارش بودند.تمایل بی حد مدیران بعضی نهادها به دیده شدن آنقدر تهوع آور بود که در میانه راه قید تمامشان را زدیم و تنها ماندیم.تنها ماندیم با حجم انبوهی از کارهای انجام نشده و بدهی های معلم روستا به کسبه میانه.
محرومیت یعنی در جایی زندگی کنی که علاوه بر اینکه هیچ جای دنیا قبولت نداشته باشند،داخل کشور خودت هم عددی حساب نشوی ،یعنی در افتادن با نهادی که هیچ انعطافی از خود نشان نمی دهد.یعنی خسته شوی آنقدر به در و دیوار بزنی که در جایی از این میهن آباد و خرم بچه هایی زندگی می کنند که هیچ چیز ندارند به جز امید،امید به ما که بعضی وقتها آنقدر آزرده می شدیم که اگر چیزی به نام دلبستگی به این روستا و مردمش وجود نداشت جا می زدیم.
هفت ساله پیش من وارد دانشکده حقوق شدم و یلدا به دنیا آمد.دختر زیبای معصومی که آنقدر محبت نثارمان کرد که دلخوریمان را فراموش کردیم.دیگر من آن دختر 18 ساله رویاپرداز نیستم،بلکه در میانه راه بازسازی این مدرسه،زنی هستم که حس مادرانه ی عمیقی به بچه های این مدرسه دارد.دیگر رسالت من ساختن جهان نیست.رسالت من این است که ده سال دیگر یلدا توی دانشگاه باشد نه خانه شوهری و با بچه ای.هر چند در این راه من کوچکترین عضو گروه مختصرمان حساب می شوم،هرچند که بارها خسته شده و غر زده ام،اما تنهایشان نمی گذاریم که در طریقت ما کافری ست رنجیدن!
پ.ن:این حرفها نظر من بود.واضحه که سایر دوستان من مسِولیتی راجب افکار و عقاید من ندارند.در ضمن من مسِیول چیزیم که میگم نه چیزی که بقیه استنباط می کنن.ما نه خسته ایم و نه بریدیم.خیلی هم خوشحالیم.فقط من ،بعنوان عضو کوچکی از این گروه این حق رو برای خودم قایلم که مشکلاتی که داشتیم رو با یاورانمون مطرح کنم.که اگر اونها نباشند ما هم نیستیم.
پ.ن :روزی صد بار می گم درست میشه جور میشه درست میشه جور میشه. 
پ.ن:تشکر میکنم ،تشکر می کنم ،تشکر میکنم ارز اون همه دوستایی که کمکمون کردن.تشکر میکنم از اونایی که مثل ما عاشق این بچه ها و همه بچه های دنیان.
پ.ن:بازم میگم،این نظر شخصی من از روال زندگی تو ایرانه ،این پروژه فقط مثالشه .یک مثال دم دست.
پ.ن :همه افتخارات دنیا مال مادر ترزا ،والا:)))همینطوری بی ربط به قول پرین.

نقل از سایت یکی از خیرین

ادامه نوشته

خاطره سفر مهربانی ها به هفت چشمه

دوستان ما مدرسه هفت چشمه را خوب به یاد دارند،مدرسه ای که با یاری دستان پرمهرشان کم کم در حال پا گرفتن است.مدرسه ای که خاطره تلاش برای ترمیم دیوارهایش،آنقدر به همه ما انگیزه داد تا امروز لبخندی هر چند نصفه و نیمه بر لبان کودکانش باشد.سفر طولانی بود و حرف بسیار.کمکهایتان را به دستشان رسانیدیم و این بار هم پیکی بودیم سعادتمند و سرافراز از همدلی با شما.فاز دوم کمکهای شما عزیزان صرف بازسازی سرویس بهداشتی و سیم کشی ساختمان شده است.گفتن از کاستی ها شاید چنان موافق با رسم جبران محبت شما عزیزان نباشد،اما با وجود تمام کمکهای ارزشمندتان،مرحله در فاز دوم تعمیرات و بازسازی شدیدا در مضیقه مالی قرار دارد،هر چند که بارها دیده ایم در جایی که ناامید بودیم و دستمان خالی خالی،فرشته ای پیدا شده و بالهایش را بر دیوارهای این مدرسه گسترانده ،میخواستم بگویم به کمکتان احتیاج داریم،اما می گویم ،لطفا بار دیگر بالهایتان را بر دیوار مدرسه هفت چشمه بگسترانید ....
پ.ن:بچه ها کلاه دستکش و لوازمی را استفاده می کنند که با کمک شما تهیه شده است،فقط تصور کنید دستان کوچک بچه ای را در برف سنگین هفت چشمه با دستکشهای پشمی رنگی!
پ.ن:یلدا کوچکترین دانش آموز کلاس است،وقت برگشت دوید روی دامنه کوهی که من ایستاده بودم،دستهایم را گرفت ،یک گیاه را کنده بود،:خاله بیا برای تو کندم...گفت خاله زود بگردی خب؟؟
پ.ن :بعد از بازگشت گروه ما خانم پروین پوربهروز ،محی الدین و خانم عیسی خانی ماندند و یکی از کلاسها را رنگ کردند.از زحماتشان بسیار سپاسگذاریم.گزارش این رنگ آمیزی را در کامنتها خواهید دید.

نقل از سایت یکی از خیرین

 

 

 

 

ادامه نوشته

لبخند

لبخند تورا چند صباحی است ندیدم ،یک بار دگر خانه ات آباد بگو سیب!

 نقل از سایت یکی از خیرین هفت چشمه

ادامه نوشته

لبخند

لبخند تورا چند صباحی است ندیدم ،یک بار دگر خانه ات آباد بگو سیب!

 نقل از سایت یکی از خیرین هفت چشمه

ادامه نوشته

درود

الان که اینجا نشستم با خودم فکر می کنم که من نوعی فقط سه روز در شرایط سخت این مدرسه بودم اما دوست خوب ما حسین قره داغی با چه عشق و همتی این شرایط سخت رو تحمل میکنه ...درود بر او....

 

 

 

نقل از وب هنرمند و طراح ایرانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه نوشته

گوشه ای از نقاشی مدرسه قنبر هفت چشمه

گوشه ای از نقاشی مدرسه قنبر هفت چشمه 
آقای قره داغی آبادگر مدرسه هفت چشمه، دوست نازنین ما ...درسته که خیلی ها در این آبادگری به شما کمک کردند اما مسئولیت سنگین این امر رو دوش شماست ....دوست داشتم بهتر ازاین می بودم

نقل از وب هنرمند و طراح ایرانی

 

ادامه نوشته

هدیه ای دیگر

هدیه ای دیگر
باز پروین آبجی دنبالی وسایلی است.تا همچنان مارا در راه نو تنها نگذارد.تا هنرمندی و نگاه ویژه اش قابل تحسین باشد

ادامه نوشته

یک دنیا نشاط

یک دنیا نشاط
وقتی چنین شرایطی را می بینم. از تمام خیرینی که مارا در این راه یاری کردند.به یاد مهربانی شان دست به دعا می کنم.مباد از یادشان غافل بمانم

 

ادامه نوشته

می اندیشم

می اندیشم 
به فردایی می اندیشم که در شورش درون خود در جدال با نیکی و بدی ،باید انسان باشم.

 

ادامه نوشته

می اندیشم

می اندیشم 
به فردایی می اندیشم که در شورش درون خود در جدال با نیکی و بدی ،باید انسان باشم.

 

ادامه نوشته

یک همت مهربانه با جوانان روستای هفت چشمه

یک همت مهربانه با جوانان روستای هفت چشمه

 

ادامه نوشته

شروع رنگ آمیزی پنجره های مدرسه قتبر هفت چشمه

شروع رنگ آمیزی پنجره های مدرسه قتبر هفت چشمه
استارت اینکار را آقا محی الدین مهمان مهربان و دو ست داشتنی از تهران و اصالتا آبادانی و خانم عیسی خانی از رامسر زحمت کشیدند.تا یک روزی اینکار زیبایشان یک یادگار ویژه بماند.و....

 

ادامه نوشته

یاران من در هفت چشمه

یاران من در هفت چشمه
اینها درس زندگی را از همین حالا یاد می گیرند.چرا که با خشونت زندگی کوهستانی آشنا هستند.برای زنده ماندن راز بقا زندگی باید در تلاش بود

 

ادامه نوشته

دل زنده های هفت چشمه

دل زنده های هفت چشمه
از هر فرصتی می توان زیبا ی ها را به بچه ها مستقیما انتقال داد .تا همچنان برای پویایی دل زنده باشند.

 

ادامه نوشته

تولد ققنوس در دبستان قنبر هفت چشمه

تولد ققنوس در دبستان قنبر هفت چشمه
این ققنوس زیبا روی جلد کتاب فارسی پایه چهارم بود.تا با مهربانی یک هنرمندی، بزرگ شد تا روی دیوار مدرسه قنبر هفت چشمه آرام بگیرد.
خانم عیسی خانی از رامسر مهمان هفت چشمه بود.تا این هدیه گرانبهارا به یادگار باقی بگذارد.قرار بود.خیلی از این زحمتها بکشد.اما نتوانستیم محل های مورد نظر برای اینکارها را بدلیل کمی زمان فراهم کنیم.
اما همچنان همیشه از این بزرگوار یاد خواهیم کرد.تا تشکر ویزه مان همیشه با دعاها و دست های کوچک هدیه متقابلی از حس انساندوستی باشد

 

ادامه نوشته

اینجا سیبل نیست

اینجا سیبل نیست
متاسفانه در حین کار این صحنه نازیبا را روی در یکی از اتاق ها دیدیم.هرچند نمیتوان توجیح کرد.اما کار زیبا و مناسبی نبود

ادامه نوشته

سفر زیبا

سفر زیبا
این میوه ها خاطره جالبی دارد.سفرشان از شمال شروع شده است.تا باغ نام خانم یغمایی برای هدیه به بچه های هفت چشمه رقم بخورد.بعد با اینهمه سنگینی تا تهران توسط خانم عیسی خانی جابجا شود .تا با حضور گروه هدیه بچه ها شود.می تواند پشت آن یک نگاه زیبای انسانی قرار بگیرد.که با هیچ چیزی قابل تفسیر نباشد

 

ادامه نوشته

یک عکس یادگاری با خاله مهربان بچه های هفت چشمه

 

ادامه نوشته

یک شکارچی

یک شکارچی
از اعضا گروه فعالی است.که دلهای بزرگ دارند.همه مرارتها را با ایمان درونی تحمل می کنند.گذر مسیر و دوری راه را باور دارند. و با اراده و گمنام در تلاش دست گرفتن هم وطنان خود هستند.با آنکه می تواند با غرور زندگی کند.اما با دل بزرگ این درس زندگی را گویا خوب آموخته است.تا در پایین ترین لایه های اجتماعی دنبال آرامش درونی خود باشد.تا قرب دیگر را با خدای خود تجربه کند

ادامه نوشته