در زندان امارات در اتاقهای مخصوص شکنجه می شدم.در تمام اتاقها همیشه یک ویلچر بود.برایم جای سوال بود.این ویلچرها اینجا چه می کنند.فکر می کردم.شاید رئیس استخبارات ابوظبی افلیج باشد و او از آنها استفاده کند.اما گذشت زمان وجود آنها را برایم روشن تر کرد.آن زمان که در زیر شکنجه قادر به حرکت نمی شدی.برای تردد باید از آنها استفاده می کردی.چند بار من هم سوار آنها شدم.با تمام دردها و رنج هایی که می کشیدم.حرکت با آنها جالب و شیرین بود.