گوسفند
پشم و شیر و شیره جان
سالهاست در این معامله 
سربه زیر و صحرا
کوه و دشت وباغها
خرشدی و شیفته باخت
در پشت چشمی

چه بستی

که گوسفند هستی
جویدن علف و ناز به انسان
بیچاره پروارشدی
تیز بر گلویت خون
تازه خواهی فهمید

که گوسفند توهستی

××××

حسین قره داغی

روستای هفت چشمه

اردیبهشت 96